​رویکرد زیست شناختی

روان شناسان زیست شناختی، رفتار را نتیجه ی رویدادهای شیمیایی و زیست شناختی پیچیده درون مغز می دانند.
ما می توانیم از چارلز داروین برای نشان دادن این نظر که ژنتیک و تکامل در تأثیر رفتار انسانی را از طریق انتخاب طبیعی نقش ایفا می کنند، تشکر کنیم. نظریه پردازان در دیدگاه بیولوژیکی که ژنومیک رفتاری را مطالعه می کنند، نحوه اثر ژن ها بر رفتار را در نظر می گیرند. اکنون که به مرور از ژنوم انسان پرده برداری می شود.

 


عوامل بیولوژیکی مثل کروموزوم ها و هورمون ها و مغز، تأثیر زیادی بر رفتار انسان، مثل جنسیت دارند. رویکرد بیولوژیکی بر این عقیده هست که بیشتر رفتارهایی به ارث برده می شوند که دارای تابع سازگار یا تکاملی هستند. مثلادر هفته های اول پس از تولد کودک، میزان تستوسترون در پدر بیش از 30 درصد کاهش می یابد؛ این یک تابع تکاملی است. مردان محروم از تستوسترون احتمالا به دنبال همسر جدید برای تلقیح مجدد میروند. آنها همچنین آرامترند که این موضوع بخصوص در زمانی که کودک اطرافشان وجود دارد، مفید است
همانطور که می دانیم مغز انسان از پیچیده ترین ساختار در طبیعت است و اصولاً تمام رویداد های روانی به نحوی با فعالیت مغز و دستگاه عصبی مرتبط هستند با توجه به این رویکرد، رفتار ما حتی زمانی که فکر می‌کنیم یا چیزی را احساس می‌کنیم، براساس فعالیت‌های عصبی – زیستی شکل می‌گیرد.
روان‌شناسانی برای توصیف و تبیین رفتار انسان از کنش‌های زیستی سود می‌جویند.
در واقع در این رویکرد انسان و سایر گونه ها مطالعه میشوند و رفتارهای ظاهری که از جاندار سر میزند وابسته به فعالیت های الکتریکی و شیمیایی هست که در بدن رخ میدهد
رویکرد زیست شناختی در پی تعیین آن دسته از فرآیندهای زیستی – عصبی می باشد که زیربنای رفتار و فرآیندهای ذهنی انسان و سایر موجودات را تشکیل می‌ دهند. به عنوان مثال در رویکرد زیستی برای مسئله ای همانند افسردگی سعی می‌ شود تا این اختلال برحسب تغییرات غیرعادی در میزان انتقال‌دهنده‌ های عصبی تبیین گردد. این انتقال‌دهنده‌های عصبی نوعی موادی شیمیائی هستند که در مغز تولید شده و ارتباط بین نورون‌ها یا یاخته‌های عصبی را میسر می‌سازند.
یک مثال بارز در این خصوص تحریک برخی از نواحی مغزی به وسیله برق است که باعث ایجاد پرخوری، چاقی، پرخاشگری و … می شود. البته در انسان ها نمی توان موارد فوق را صرفا به علت مسائل مغزی و تحریک برخی از نواحی آن دانست بلکه شرایط محیطی نیز در آن دخالت دارد با این حال این مسئله در برخی از موارد خارج از کنترل انسان است و بدون توجه به مسائل بیرونی هم موجب تغییرات فوق می شود.