رویکرد واقعیت درمانی

نظریه واقعیت درمانی مبتنی بر نظریه انتخاب است. تئوری انتخاب بیان می‌کند که انسان‌ها دارای پنج نیاز اساسی و ژنتیکی به نام «دستورالعمل‌های ژنتیکی» هستند که عبارتند از:
 

بقا
عشق و تعلق
قدرت یا دستاورد
آزادی یا استقلال
سرگرمی یا لذت


در نظریه انتخاب، این نیازها به ترتیب خاصی وجود ندارند. اما بیان می‌کند که نیاز اصلی ما عشق و تعلق است و توضیح می‌دهد که چرا چالش‌های سلامت روان اغلب به روابط مربوط می‌شود.
این نظریه همچنین بیان می‌کند که ما رفتارهای خود را برای ارضای نیازهای برآورده نشده انتخاب می‌کنیم. و برای رفع این نیازها باید رفتار ما توسط نیروهای داخلی مشخص شود. اگر رفتار ما تحت تأثیر عوامل بیرونی مانند افراد یا موقعیت‌ها باشد، منجر به علائم روانی می‌شود. هنگامی که یک یا چند مورد از این نیازها برآورده نشود، مشکلات ناشی از آن در زمان حال و در روابط فعلی رخ می‌دهد. از این رو، عمل کردن و اندیشیدن در زمان حال منطقی است. واقعیت درمانی نیز مبتنی بر نظریه انتخاب است – شما نمی‌توانید دیگران را تغییر دهید یا کنترل کنید، و تنها رویکرد معقول برای حل مشکلات، کنترل خود و رفتار خود است. این به شما کمک می‌کند تا انتخاب‌هایی داشته باشید که در جهت اهداف زندگی شما عمل می‌کنند. هفت عادت به شما کمک می‌کند تا در روابط خود با هم ارتباط برقرار کنید:

حمایت کردن
تشویق
گوش بده
تایید کنید
اعتماد
توجه
مذاکره

برعکس، این هفت عادت ممکن است منجر به قطع رابطه در روابط شما شود:

انتقاد
سرزنش کردن
شکایات
آزار دهنده
تهدیدات
تنبیه
رشوه دادن
ایده‌های اصلی واقعیت درمانی

واقعیت درمانی اصول اصلی تئوری انتخاب را به کار می‌گیرد. هدف آن این است که به شما کمک کند واقعیت انتخاب‌های خود را بشناسید و رفتارهای مؤثرتری را انتخاب کنید. مفاهیم کلیدی عبارتند از:

 

می توانید این مطلب مرتبط را هم نگاه کنید:‌ 

معرفی کتاب رقص خشم اثر هریت لرنر


1) رفتار - اخلاق
رفتار جزء اصلی واقعیت درمانی است که به رفتارهای سازمان یافته و رفتارهای سازماندهی مجدد طبقه بندی می‌شود.
رفتارهای سازمان یافته رفتارهای گذشته هستند که شما برای برآوردن نیازهای خود ایجاد کرده‌اید. درمانگر به شما کمک می‌کند تا هرگونه رفتار سازمان یافته ناکارآمد را تشخیص دهید.
پس از شناسایی رفتارهای ناکارآمد، روی تغییر آنها به رفتارهای مؤثرتر یا ایجاد رفتارهای کاملاً جدید کار خواهید کرد. به اینها رفتارهای سازماندهی مجدد می‌گویند.
به گفته طرفداران این تکنیک، با ارائه رفتارها به عنوان انتخاب، این رویکرد می‌تواند به شما در مدیریت بهتر تجربیات و اعمال زندگی خود کمک کند.
2) کنترل
تئوری انتخاب نشان می‌دهد که یک فرد فقط توسط خودش کنترل می‌شود و انتخاب‌های رفتاری توسط کنترل داخلی تعیین می‌شود. یک واقعیت درمانگر برای افزایش آگاهی شما از این انتخاب‌های قابل کنترل کار می‌کند.
3) مسئوليت
در واقعیت درمانی، کنترل ارتباط تنگاتنگی با مسئولیت دارد. به گفته دکتر گلاسر، زمانی که افراد انتخاب‌های ضعیفی انجام می‌دهند، به طور غیرمسئولانه در تلاش برای برآوردن نیازهای خود هستند. بر اساس این مفهوم، این رویکرد با هدف افزایش مسئولیت پذیری شما در مورد رفتارتان است.
4) عمل
طبق واقعیت درمانی، اعمال شما بخشی از رفتار کلی شما هستند. همچنین معتقد است که شما می‌توانید اقدامات خود را مدیریت کنید. از این رو، درمانگر بر اصلاح اعمال برای تغییر رفتار تمرکز خواهد کرد. این روش شامل ارزیابی اقدامات فعلی شما، میزان برآوردن نیازهای شما و برنامه‌ریزی اقدامات جدیدی است که این نیازها را برآورده می‌کند.
5) لحظه حال
این رویکرد بیان می‌کند که رفتار و اعمال کنونی تحت تأثیر گذشته نیست. در عوض، ادعا می‌کند که رفتار فعلی توسط نیازهای برآورده نشده فعلی تعیین می‌شود.
کاربرد واقعیت درمانی

شما می‌توانید از واقعیت درمانی برای سناریوها و روابط مختلف استفاده کنید، از جمله:
درمان فردی
واقعیت درمانی گروهی
خانواده درمانی
فرزندپروری
مشاوره ازدواج
تحصیلات
مدیریت
بهبود روابط با همکاران
دوستی‌ها
درمان اعتیاد
مطالعات اثربخشی این رویکرد را در درمان اعتیاد و سایر مشکلات رفتاری ثابت کرده است. همچنین رویکردی است که برای افرادی در پست‌های آموزشی گرفته تا مربیگری و مدیریت، که در آن حل مسئله، القای انگیزه و تمرکز بر موفقیت نقش اساسی در ارتباط آنها با دیگران دارد، کاربرد دارد.

واقعیت درمانی چگونه است؟
واقعیت درمانی بر زمان حال تأکید دارد. دکتر گلاسر بیان می‌کند که هدف از واقعیت درمانی تغییر رفتار فعلی به منظور رسیدگی به شرایط سلامت روان و بهبود روابط است. فلسفه واقعیت درمانی این است که قطع ارتباط با دیگران هسته اصلی نارضایتی و اغلب علائم روانی و جسمی فرد است. علاوه بر این، این رویکرد ایده بیماری روانی را رد می‌کند. دکتر گلاسر معتقد بود که افراد بیمار روانی نیستند، آنها فقط رفتارهای نامناسبی را برای ارضای نیازهای خود انتخاب می‌کنند. 
این رویکرد رفتار را به عنوان انتخاب می‌بیند و به ما می‌آموزد که در حالی که نمی‌توانیم احساس خود را کنترل کنیم، می‌توانیم نحوه تفکر و رفتار خود را کنترل کنیم. ما تصمیم می‌گیریم به روش‌های خاصی رفتار کنیم و این انتخاب‌ها می‌توانند به توانایی ارضای نیازهای ضروری و رسیدن به اهداف فردی کمک کنند یا مانع از آن شوند. رفتارهایی که ما انتخاب می‌کنیم کلید مسئولیت پذیری ماست. این درمان کمتر به تشخیص‌های واقعی سلامت روان می‌پردازد. 
هدف این نوع درمان کمک به افراد در کنترل بهبود زندگی خود با یادگیری انتخاب‌های بهتر است. به همین دلایل واقعیت درمانی و کیفیت زندگی افراد با هم ارتباط دارند و این رویکرد می‌تواند در بهبود کیفیت زندگی و روابط فرد اثرگذار باشد.

فنون واقعیت درمانی
واقعیت درمانی شامل تکنیک‌های مختلفی برای تغییر رفتار فعلی شما می‌شود، که عبارتند از:

خود ارزیابی
یک درمانگر از تکنیک‌های خودارزیابی برای کمک به شما در شناخت اقدامات فعلی خود استفاده می‌کند تا پایه‌ای برای اقدامات جدید شما باشد. سوالاتی مانند:
“آیا اهداف فعلی شما واقع بینانه هستند؟”
“چقدر مایل به ایجاد تغییر هستید؟”
به طور معمول، یک درمانگر به طور مکرر از این تکنیک در طول جلسات شما استفاده می‌کند.

برنامه‌ریزی اقدام
پس از خودارزیابی، درمانگر شما را از طریق برنامه‌ریزی اقدام راهنمایی می‌کند. هدف برنامه‌ریزی اقدامات جدیدی است که نیازهای شما را بهتر برآورده می‌کند.
به طور کلی، این اقدامات ویژگی‌های زیر را دارند:
ساده
خاص
قابل اندازه‌گیری
قابل دستیابی
به جای اقدامی که باید از آن اجتناب کرد، روی نتایج متمرکز شد
فوری یا با زمان محدود
چارچوب بندی مجدد

درمانگر به تغییر ذهنیت شما از مسئله محوری به تمرکز بر راه حل کمک می‌کند. برای مثال، ممکن است بگویید که تحمل بی احترامی توسط دیگران را ندارید. یک واقعیت درمانگر مشکل را دوباره علامت گذاری می‌کند و می‌گوید: “احساس احترام توسط دیگران برای شما مهم است.” این به شما کمک می‌کند تا راه حل‌هایی را در درون مشکلات پیدا کنید.

تمرین رفتاری
تمرین رفتاری شامل تمرین رفتارهای اجتماعی مناسب است. هنگامی که موقعیت در واقعیت اتفاق می‌افتد، شما آماده خواهید بود که با رفتار مناسب پاسخ دهید.

WDEP در واقعیت درمانی چیست؟
W: آنچه فرد می‌خواهد.
انجام دادن D: کاری که فرد برای پیشرفت انجام می‌دهد.
ارزیابی E: ارزیابی اثربخشی رفتار فرد
برنامه ریزی P: برای تغییر رفتار، یک دوره اقدام برنامه ریزی کنید.