رویکرد طرحواره درمانی


طرحواره درمانی یک روش جدید درمانی است که از ادغام چند روش درمانی قدیمی تر ساخته شده است.
این روش یک راه درمانی طولانی مدت است.  فروید مثال کوه یخ را مطرح می کند که همانطور که میدانید قسمت عظیم کوه دیده نمی شود و زیر آب است. او میگوید قسمت هشیار روان اون بخشی از کوه که دیده می شود است و اون قسمت عظیم از کوه که دیده نمی شود بخش ناهشیار روان است.
 


چون در طرحواره درمانی، روان درمانگر در تلاش است تا به  بخش ناخودآگاه مغز دسترسی پیدا کند و این بخش بسیار عظیم است زمان طولانی خواهد برد تا مراجع به نتیجه مطلوب خود برسد.
در سال ۱۹۸۰ یک روانشناس و روان درمانگر آمریکایی به نام جفری یانگ با تکیه بر تجربیات و مشاهده مراجعین خود این روش را پایه گذاری کرد. که اکنون با گذشت سال ها هنوز بسیار پرطرفدار است و نقش بزرگی در حل مشکلات ارتباطی و اختلالات شخصیتی دارد.

 

می توانید این مطلب مرتبط را هم نگاه کنید:‌

فکر کردن به طرحواره ها، کلیشه ها و تعصبات ناخودآگاه


منظوراز طرحواره ، الگوها و باورهایی است که درمورد یک موضوع در ذهن ما شکل می گیرد و باعث رفتارهای خاصی می شود. روان درمانگر در این روش درمانی دست روی طرحواره های بد افراد که ناشی از مشکلات عاطفی زمان کودکی آن ها است، می گذارد.

 


کودکانی که برای مدت طولانی در منزل تنها مانده اند یا پرستار آنها بی عاطفه بوده، کسانی که شاهد طلاق پدر و مادر خود در زمان کودکی بوده اند، یا پدر و مادر خود را از دست داده اند و یا برای مدتی مورد تنبیه قرار گرفته اند. همه این شریط باعث ایجاد طرحواره های ناگوار می شود.