قانون پیتر (اصل حد بی کفایتی )

اصل پیتر مفهومی در مدیریت است که توسط لارنس جی پیتر توسعه داده شده است که مشاهده می کند هر کارمند در یک سلسله‌مراتب کاری بر اساس میزان موفقیت در عملکرد نقش قبلی‌اش سنجیده می‌شود. در واقع به جای آنکه توانمندی‌ها و شایستگی‌های او برای فعالیت در موقعیت جدید ارزیابی شود، دستاوردهایش در موقعیت قبلی مورد توجه قرار می‌گیرد.

این مفهوم در کتاب اصل پیتر (ویلیام مورو و شرکت) در سال 1969 توسط لارنس پیتر و ریموند هال توضیح داده شد

 هال متن را نوشت که بر اساس تحقیقات پیتر بود. پیتر و هال قصد داشتند این کتاب طنز باشد، اما این کتاب محبوب شد زیرا به نظر می‌رسید که به نقایص نحوه ارتقای افراد در سازمان‌های سلسله مراتبی اشاره می‌کند. اصل پیتر از آن زمان تاکنون موضوع تفسیر و تحقیق بسیاری بوده است.
 


اصل پیتر بیان می‌کند که فردی که در کار خود صلاحیت داشته باشد، به سمتی ارتقا می‌یابد که به مهارت‌های متفاوتی نیاز دارد. اگر فرد ارتقا یافته فاقد مهارت های لازم برای نقش جدید باشد، در سطح جدید بی کفایت می شود و دیگر ارتقا نمی یابد. اگر فرد در نقش جدید صلاحیت داشته باشد، مجدداً ترفیع می یابد و تا رسیدن به سطحی که در آن ناتوان است به ارتقاء خود ادامه می دهد. با ناتوانی، فرد دیگر واجد شرایط ترفیع نخواهد بود و بنابراین در این جایگاه نهایی یا فلات پیتر گیر می کند.

این نتیجه اجتناب ناپذیر است، با توجه به زمان کافی و موقعیت های کافی در سلسله مراتب که کارکنان شایسته ممکن است به آنها ارتقا پیدا کنند. بنابراین اصل پیتر به این صورت بیان می شود: "در یک سلسله مراتب، هر کارمند تمایل دارد تا سطح بی کفایتی خود را افزایش دهد." این منجر به نتیجه پیتر می شود: "به مرور زمان، هر پستی تمایل دارد توسط کارمندی اشغال شود که برای انجام وظایف خود ناتوان است." هال مطالعه نحوه عملکرد سلسله مراتب را سلسله مراتب می نامد.
تحقیقات لارنس جی پیتر قبل از انتشار یافته هایش منجر به تدوین اصل پیتر شد.
در نهایت، برای روشن کردن مشاهدات خود در مورد سلسله مراتب، پیتر با ریموند هال کار کرد تا کتابی به نام «اصل پیتر» را که توسط ویلیام مورو و شرکت در سال 1969 منتشر شد. به این ترتیب، این اصل به نام پیتر نامگذاری شده است، زیرا اگرچه هال در واقع این کتاب را نوشته است. متن کتاب، خلاصه ای از تحقیقات پیتر است.