چرا منابع انسانی اغلب به نیروی کار کمک نمی کند؟

بهبود محل کار: بازگرداندن "انسان" به منابع انسانی

این یک سری پست جدید با الهام از دوره ای است که تحت عنوان "روانشناسی سازمانی" تدریس می کنم. هدف این است که به نیروهای کار، مدیران و رهبران سطح بالا در مورد بهترین شیوه ها در محل کار یادآوری شود - اصول آزموده شده و واقعی که محل کار را برای همه ما بهتر می کند. امروز ما بر بخش ها و عملکردهای منابع انسانی تمرکز می کنیم.

آیا در محل کار مشکل دارید؟ به کارمندان آموزش داده می شود و گفته می شود که به منابع انسانی مراجعه کنند. HR قرار است مدافع نیروی کار باشد - ارائه دهنده حمایت، مشاوره و محافظت در برابر بدرفتاری. اما اغلب از نیروی کارمی‌شنوم که بخش منابع انسانی آنها سرد، غیرشخصی و بوروکراتیک است. "آنها هیچ کاری نکردند." آنها واقعاً به هیچ چیز اهمیت نمی دهند، جز اینکه از شکایت خودداری کنند.» آنها به من این احساس را دادند که مشکل من خودم هستم.

اغلب اوقات، بخش‌های منابع انسانی از وظایف پرسنلی خود - نگهداری سوابق، اجرای سیاست‌ها و مقررات، انتقال اطلاعات واقعی - خسته می‌شوند و کارکردهای «انسانی» را فراموش می‌کنند - مشاوره به کارکنان، گوش دادن به نگرانی‌های آنها، ارائه پشتیبانی - انواع چیزهایی که کمک به کاهش نگرانی/استرس کارکنان و تقویت روحیه. بسیاری از نگرانی‌های بوروکراتیک، همراه با ترس از شکایت (دعوای حقوقی استخدامی یک مسئله بزرگ است)، باعث جدایی و غیرشخصی شدن متخصصان منابع انسانی می‌شود - اما این برخلاف جنبه «انسانی» منابع انسانی عمل می‌کند.

پس راه حل چیست؟
1. متخصصان منابع انسانی باید خطوط ارتباطی نزدیک و شخصی با نیروی کارایجاد کنند - از پشت درهای بسته بخش منابع انسانی خارج شوند و در "مدیریت با قدم زدن در اطراف" شرکت کنند.
2. منابع انسانی باید عملکرد دوگانه خود را در اجرای سیاست ها، انجام کار دشواری که حامل اخبار بد هستند، و محافظت از نگرانی های شرکت، و در عین حال وکیل مدافع کارگروکارمند بپذیرد. اغلب اوقات، متخصصان منابع انسانی بیش از حد با شرکت هویت پیدا می کنند و ذهنیت ما (مدیریت) در مقابل آنها (کارگران,کارمندان) ایجاد می شود. منابع انسانی باید پل واحدی برای مدیریت و نیروی کار باشد.
3. در اینجا یک درس از مراقبت های بهداشتی است: مهارت های مشاوره خوب را توسعه دهید و تمرین کنید. بیماران کمتر از پزشکانی که «روش کنار تخت» خوبی دارند شکایت می کنند. کارمندان بهتر می توانند با اخبار بد کنار بیایند، اگر توسط فردی که همدل و دلسوز است ، آن را ملایم کند. نکته مهم، گوش دادن و جدی گرفتن شکایات و نگرانی های کارکنان است.

بنابراین اینها درسهایی برای متخصصان منابع انسانی است. در مورد ما که کارمند درجه یک هستیم چطور؟ این چه ارتباطی با ما دارد؟

اولاً، درک بهتر منابع انسانی از کجا می‌آید ممکن است به شما کمک کند به گونه‌ای به آنها نزدیک شوید که احتمالاً به نتایجی برسد - مسئولیت آنها در اجرای سیاست‌ها را درک کنید، تهدید کارساز نخواهد بود (به جز به عنوان آخرین راه حل).

دوم، می‌توانید این پست را برای فردی در حوزه منابع انسانی، یا برای افرادی در رهبری که به آنها اعتماد دارید ارسال کنید. این رهبری سطح بالا، هم در بخش های منابع انسانی و هم نظارت بر آن بخش ها است که می تواند لحن و اهداف بخش منابع انسانی را تغییر دهد.