به خود میبالم که هرگز نزد درمانگر نرفته ام

گاهی اوقات درمان این نیست که شما احساس بهتری داشته باشید
احساس بهتر هدف نهایی است، اما این روند همیشه راحت نیست.
شفای عمیق از خواندن کتاب های خودیاری، برنامه های گفتگو، صحبت با دوستان به دست نمی آید.
درمان احساس شما را به چالش می کشد و شما را مجبور می کند با ترس ها و زخم های عاطفی خود مقابله کنید.
 می توانم به شما بگویم که شفای عمیق تنها از خواندن کتاب‌های خودیاری، صحبت با دوستان ، خرید، پیاده‌روی، دوچرخه‌سواری، نواختن موسیقی یا مربیگری به دست نمی‌آید. همه این موارد واقعاً ممکن است به شما در بهبودی و درمانی کمک کند - یعنی می توانند استرس را کاهش دهند یا در کوتاه مدت شما را در فضای ذهنی و عاطفی بهتری قرار دهند. اما هیچ‌کدام از اینها نمی‌تواند با شفا و تحولی که می‌توان تحت هدایت یک درمانگر که به طور خاص برای کمک به بهبود زخم‌های شما آموزش دیده است، مقایسه کرد.


درمان چیست؟
بیایید یک تعریف را با گفتن این شروع کنیم: درمان به معنای ایجاد احساس فوری و بهتر نسبت به خود نیست، اگرچه، امیدواریم در پایان این کار را انجام دهید. این صرفاً یک فرآیند فکری، یک آموزش روانی نیست. این فقط گفتن اسرار خود به یک شنونده دلسوز نیست.

درمان واقعی عمیقاً احساس شما را از خود به چالش می‌کشد، شما را مجبور می‌کند با ترس‌ها و زخم‌های عاطفی‌تان که از روابط گذشته با والدین، معشوق، دوستان یا دیگران به وجود آمده‌اند، مقابله کنید. درمان هرگز یک فرآیند راحت نیست، و قرار نیست که باشد. همه ما برای زنده ماندن از آسیب‌هایی که در زندگی تجربه می‌کنیم طراحی شده‌ایم، و این کار را با دفن آن‌ها در ضمیر ناخودآگاه و ادامه دادن انجام می‌دهیم. اما این بدان معنا نیست که ما از آسیبی که وارد می شود جلوگیری خواهیم کرد. تروما در ذهن و بدن ما انباشته می شود و می تواند بر بسیاری از جنبه های نحوه تعامل ما با دیگران و محیط خود تأثیر منفی بگذارد. با استفاده از دفاع های درمانی مانند موارد ذکر شده در بالا، می توانیم به طور موقت احساسات منفی را تسکین دهیم - به اصطلاح چهره ای شاد داشته باشیم و از رویارویی با مسائل عمیق تر خودداری کنیم. اما در انجام این کار، ما در معرض خطر بسیار واقعی قرار می گیریم که هرگز کامل ترین زندگی خود را نگذرانیم، یا حتی یک شکست ویرانگر را تجربه نکنیم.
مردم معمولاً زمانی به درمان می‌روند که احساس کنند دیگر نمی‌توانند به طور کامل در زندگی روزمره خود عمل کنند، وقتی درد زندگی با زخم‌هایشان بیشتر از ترس آنها از آسیب‌پذیر شدن، باز شدن برای شناخت و تجربه مجدد آن زخم‌ها است.
من واقعاً معتقدم که تقریباً همه به درمان نیاز دارند، نه فقط به کمک‌های مقطعی درمانی.


چه چیزی درمان را متفاوت می کند؟
در اتاق درمان چه اتفاقی می افتد؟ اول از همه، مراجع باید هزینه آن را بپردازد. البته، ما درمانگران از این طریق امرار معاش می کنیم، اما هدف دیگری نیز وجود دارد: با پرداخت هزینه برای مهارت ، مراجع  مسئولیت درمان خود  را بر عهده می گیرد و این احتمال را می دهد که او آسیب پذیری واقعی را تجربه خواهد کرد.. این طبیعی است. همانطور که گفتم، درمان به این معنا نیست که راحت باشد. رشد و بهبود واقعی در منطقه راحتی فرد اتفاق نمی افتد.


انتقال مثبت و منفی
در اینجا یک دلیل مهم وجود دارد. در اتاق درمان، ما تقریباً همیشه چیزی را تجربه می کنیم که درمانگران آن را «انتقال» می نامند."یعنی، مراجع تمام احساسات خود را به درمانگر فرافکنی می کند، چه مثبت (مخصوصاً در ابتدا) و چه منفی (که اغلب زمانی رخ می دهد که درمانگر او را به چالش می کشد تا با درد و زخم های پنهان خود روبرو شود).در این صورت مراجع کننده ،آیا معمولاً برای حضور درجلسه  دیر می کنند؟ آیا قرار ملاقات ها را از دست می دهند؟ آیا عصبانی می شوند یا کناره گیری می کنند وقتی از آنها می پرسیم: "آیا ممکن است. این در مورد چیزی در گذشته شماست؟" یا "آخرین باری که این درد را احساس کردید کی بود؟" آیا آنها توافقی را که در ابتدای کار ما بسته‌اند نقض می‌کنند؟ درمانگر آموزش‌دیده متوجه زبان بدن می‌شود و ممکن است از آن برای شکستن دفاعیات دیگران استفاده کند. درمانگران با تجربه همچنین می‌توانند بینش‌های بی‌شماری را در مورد روند درمان ارائه دهند و شفای عمیق‌تر را تسریع کنند. آنچه را که مراجعین می گویند را پیگیری کنند و از آن برای به چالش کشیدن و هدایت آنها به کار عمیق تر استفاده کنند.


من شنیده ام که مردم به خود می بالند که هرگز نزد یک درمانگر نرفته اند. برای من، این مثل این است که بگویم: "من هرگز پیش دندانپزشک یا دکتر نرفته ام." این احتمالاً چگونه می تواند برای سلامت آنها مفید باشد؟ از سوی دیگر، هر کسی می تواند از تعهد به دیدگاه و تجربه یک درمانگر خوب سود ببرد.

نکته پایانی این است که درمانگر و درمانجو وارد رابطه ای می شوند که در آن اعتماد، شفقت و تجربه درمانگر به مراجع اجازه می دهد تا آسیب های گذشته را که بر زندگی آنها تأثیر گذاشته است، کشف کند و مستقیماً با آنها برخورد کند.