"بزنم به تخته "

از جمله مکانیسم دفاعی  که فروید  مطرح کرده‌است، آندوئینگ است. آندوئینگ در فارسی به باطل سازی، نادیده گرفتن، ابطال، خنثی سازی، و عمل زدایی ترجمه شده‌است. آندوئینگ نوعی "جادو" است که هم عواقب یک تجربه، و هم خود آن تجربه را محو می‌کند. در نتیجه، آنچه روی داده‌است، به طرز معجزه آمیزی، به چیزی تبدیل میشود که “هرگز روی نداده‌است”. اما آندوئینگ فقط حرکات عملی را در بر نمی‌گیرد. وقتی یک نفر می‌گوید "چند سال است مریض نشده-ام" یا "تا حالا خانهٔ ما دزد نیامده‌است"، و بلافاصله به یک تخته چند ضربه می‌زند و یا می‌گوید " بزنم به تخته "، در واقع می‌خواهد تفکری را که بیش از حد مطمئانه بوده‌است را آندو کند. او که ابتدا به سلامت خود غرّه شده‌است، بلافاصله به یاد می‌آورد که ممکن است مریض شود.

گاهی فرد کاری انجام می‌دهد که به دیگران ضرر می‌رساند، کار آن‌ها را زیاد می‌کند یا ناراحتشان می‌کند. او برای آندو کردن آن کارها، برای کمک به آن افراد تلاش مضاعف می‌کند یا به هر طریق دیگری می‌خواهد کارهای ناشایست خود را جبران کند.

به عنوان مثال شوهری که با زنش دعوای مفصلی کرده‌است ناگهان او را غرق هدایا می‌کند. تاجری که کلاه برداری می‌کند اعانه های هنگفتی به موسسات خیریه می‌دهد. یا مادر خودخواهی که چند روز بچه اش را تنها گذاشته‌است برای او اسباب بازیهای گرانقیمت می‌خرد. یک مثال دیگر از آندوئینگ در بیماران جسمی دیده می‌شود، به این ترتیب که بیمار فکر می‌کند که با انجام دادن رفتارهای "درست" می‌تواند رویدادهایی را که در اثر رفتارهای "نادرست" روی داده‌اند محو کند.

 مثالی دیگر، کسی که در نتیجهٔ استعمال مواد مخدر  با سرنگهای آلوده، به بیماری کشندهٔ ایدزمبتلا شده‌است، تصمیم می‌گیرد از مصرف مواد مخدر دست بردارد، و شروع به ورزش و خوردن غذاهای سالم کند. توجه داشته باشید که همه این کارها در سطح ناهشیار انجام می‌شود. یعنی، این افراد از علت کارهای خود آگاه نیستند. اگر انگیزه و علت خرید هدیهٔ گرانبها بعد از دعوای مفصل شب قبل مشخص بوده و فرد بداند که چرا این کار را کرده‌است، آن را از لحاظ تکینکی نمی‌توانیم آندوئینگ بنامیم. اما اگر فرد از احساس گناه، عذاب وجدان یا شرمندگی خود آگاه نباشد و در نتیجه، به‌طور خودآگاه یا هشیارانه نتواند بر تمایل خود به از بین بردن آن کنترل داشته باشد، آنگاه می‌توان از اصطلاح آندوئینگ استفاده کرد.

توجه داشته باشید مکانیسم دفاعی، از روش‌های ناهشیار برای گریز یا تحریف واقعیت است. برخی از واقعیت‌ها تلخ هستند و گاهی سیستم روانی ما تحمل مواجه شدن با واقعیت و احساسات همراه با آن را ندارد. همه‌ی ما از مکانیسم دفاعی استفاده می‌کنیم، اما گاهی آن‌قدر یک مکانیسم دفاعی در تار و پود زندگی ما تنیده می‌شود که برایمان مشکل‌ساز شده و زمینه ساز مشکلات روانشناختی می‌شود.

اگر یکی از مشخصه های شخصیت این مکانیسم دفاعی شود آن شخصیت به لحاظ روان شناسی شخصیت اضطرابی نامیده میشود.
برای شناسایی مکانیسم های دفاعی که درتاروپود شما تنیده شده با روان درمانگر همراه شوید تا هرچه زودتر خود را ایمن نمایید ومراقب سلامت روان خود باشید.