نا امیدی دلچسب

امروز مطلبی  از کتاب  دروغ هایی که به خود می گوییم براتون انتخاب کردم با عنوان نا امیدی دلچسب .
انگار ،مخدری است که هیچ فایده ای ندارد .واقعیت ،همواره پا برجاست ومهم نیست که چه قدر آن را انکار کنبم .چرا ؟چون انکار نوعی تفکر است .آیا یک فکر می تواند واقعیت را بشناسد ؟آیا یک فکر ،می تواند واقعیت را تغییر بدهد ؟آیا یک فکر می تواند یک واقعیت را ازبین ببرد ؟گاهی اوقات به نظر میرسد که ارزش یک بار امتحان کردن رادارد به خصوص وقتی که مثلا مردی از این روش در مورد همسرش استفاده می کند .

 


خانمی ،از اینکه شوهرش هزینه های زندگی را تامین نمی کرد وحلقه ازدواجش راهم دستش نمی کرد ،عصبانی بود . این خانم به من گفت که می خواهد برای بارهزارم موضوع خرجی را به شوهرش بگوید ،اما امیدی به نتیجه گرفتن از آن راندارد.تسلیم شدن در برابراین مسیر وروند ،بدین معنا نیست که دست از باور کردن خودت یا زندگی برداری ،بلکه بدین معناست که راه دیگه ی رو انتخاب کنی .اینکه امیدوارباشیم واقعیت تبدیل به واقعیت دیگری شود امید نیست بله انکار است زندگی ،به توهمات ما تلنگر می زند وبه ما نشان می دهدکه مقاومت کردن دربرابرواقعیت بی فایده است .باید تخیلات ناامید کننده را رها کنیم با این کار درد ورنج مان متوقف میشود هنگامی که پیشنهادات خیالی وتوهمات خودرا رها می کنیم ،آماده پذیرش پیشنهادات واقعی زندگی می شویم