روانشناس در این موقعیت بهترین گزینه برای مشورت است، زیرا بسیاری از همسران در این موقعیت استرس تکرار دوباره رفتار را دارند و میگویند «اگر دوباره خواست این کار رو انجام بده چی؟!…». روانشناس با پی گیری عوامل درونی، درمان آشفتگیهای فرد، رفع تعارضات زناشویی و جهت دادن فرد به سمت شخصیت یکپارچه و … درمان فرد را به کیفیتی میرساند؛ که طرف مقابلش رابطهای متمرکز بر یک فرد را ترجیح دهد و احساس کند به این یکپارچگی ذهنی نیاز دارد.
روانشناس در مراحل هضم این احساس و هیجان به زوجین کمک میکند تا بهدرستی این تجربه را پشت سر بگذارند، به حال بهتری برسند و به نحوی با این تجربه برخورد کنند که طی زمان حالشان به صورت نوسانی بد و خوب نشود. اگر زوجین یک مسیر مشاورهی لازم را با هوشمندی طی کنند، بهتر این تجربه را میپذیرند و بهعنوان یک مسئله آن را به خاطر آرامش خودشان، بهتر مدیریت میکنند.
می توانید این مطلب مرتبط را هم نگاه کنید:
سوالات متداول خیانت
آیا بهبود زندگی زناشویی که خیانت در آن دیده شده است امکان پذیر است؟
چطور میشود زندگی که با عشق شروع شده است خیانت در آن جای گیرد؟
چرا با اینکه زنی در رابطه زناشویی سعی کرده است همسرش را تأمین کند خیانت از او میبیند؟
با خیانت همسر چه کنیم؟
توضیحات همسر بی وفا درباره خیانت خویش تا چه زمانی باید ادامه داشته باشد؟
چگونه میشود زندگی را از خطر احتمالی خیانت های بعدی حفظ کرد؟
خیانت چطور میتواند برای همسر پذیرفتنی شود؟
آیا یکی از راه حل های پذیرفتن خیانت همسر نادیده گرفتن اوست؟
آیا در بی وفایی که همسرم کرده است من نیز سهمی داشتهام؟
فکر کردن به خیانت در زندگی از کجا آغاز میشود؟
بازسازی زندگی زناشویی بعد از بی وفایی همسر چطور امکان پذیر است؟
آیا برای حل خیانت همسر حمایت خانواده ها لازم است؟
آیا بی وفایی، نیازهای عاطفی ارضا نشده را برطرف میکند؟
آیا همسر بی وفا باید تمام وقت کنترل شود؟
چه روش هایی در مورد پذیرش خیانت همسر میتواند مخرب باشد؟
تعریف خیانت همسر
تجارب بالینی و مشاوره های تلفنی و حضوری حاکی از این است که مسئله خیانت زناشویی در ایران رواج دارد. این مسئله و بحران را با نام های دیگری مانند بی وفایی، روابط فرا زناشویی، عهدشکنی، مثلث سازی عاطفی و… میتوان نام برد. گاهی خیانت در زندگی مشترک با یک شیطنت و بازیگوشی خیلی ساده شروع میشود و این اتفاق خیلی ساده رابطه ها و برخوردهای بعدی را ایجاب میکند و درنهایت منجر به خیانت به همسر خود میشود.وجود یک اختلال مانند بیش فعالی جنسی ، زن و شوهر برداشت و ذهنیت های متفاوتی از این اتفاق دارند اما در بیشتر مواقع شاهد این اتفاق هستیم که خیانت منجر به جدایی و از هم پاشیدگی بنیان خانواده میشود.
تشخیص زمینههای خیانت
مشاور با بررسی شرایط خانوادگی، اصول تربیتی، عوامل خارجی و … این رفتار را ارزیابی میکند.
مشاور عوامل درونی این رفتار از قبیل: نیازها، ترسها، توقعات، طرحوارهها، باورها و … را ارزیابی میکند. روانشناس طی گفتوگو و مصاحبه بالینی علل اصلی رفتار را تشخیص میدهد.
روانشناس نه این فرد را آدم بدی قضاوت میکند! نه همسرش را مقصر میداند! بلکه روانشناس هم مشخص میکند که چگونه فرد در این موقعیت برای این اقدام تحریک شده است؟! و هم کیفیت عملکرد همسر بهعنوان یک همراه و همدل را ارزیابی میکند که تا چه اندازه این امنیت خاطر را برآورده کرده است؟
مشاور برآورد میکند، نیاز به امنیت فرد تا چه حدی در کنار همسرش برآورده شده است. افراد از لحاظ مراقبت در برابر رهایی، تهدید، تحقیر، طرد، مقایسه، سرزنش، زورگویی و خطر به احساس امنیت نیاز دارند. مهم است که نیاز به محبت هر فرد تا چه اندازه تأمین شود. روانشناس تأثیر محبت کم یا افراطی را ارزیابی میکند، اثر دوست داشتنهای شرطی را در این فرد مشخص میکند و طی روال درمانی روحیه فرد را مدیریت میکند.
ارتباط عاطفی و بین فردی پرتویی از قدرت یک فرد و جنبهای از هویت اوست که بتواند آن را شکوفا کند. اگر فرد در ارتباط با همسرش به احساس توانمندی و کفایت دست یابد به آرامش میرسد و اگر در مردابی از حمایت افراطی، عدم رسیدگی، کنترل افراطی، موقعیت خطرناک، بدون فرصت کوشش و خطا گیر کرده باشد؛ به احساس رضایت شخصی نخواهد رسید و در دید دیگران احساس ناتوانی میکند.